Glossary entry (derived from question below)
English term or phrase:
relaxation
Persian (Farsi) translation:
آرَمش؛ تنآرامی
Added to glossary by
Sophie Meis
Dec 6, 2022 07:21
1 yr ago
16 viewers *
English term
relaxation
English to Persian (Farsi)
Medical
Medical (general)
Psychiatry
-
relaxation
relaxation
Proposed translations
(Persian (Farsi))
Proposed translations
1 hr
Selected
آرمیدگی/تن آرامی/ آرَمش/ ریلکسیشن (در روانشناسی)
relaxation
تنآرامی یا ریلکسیش: تکنیکی برای کسب آرامش برای رسیدن به تمرکز بهتر و رهایی از تنشهای ذهنی به کمک آرامسازی عضلات بدن میباشد. حاصل تنآرامی، تغییر وضعیت روحی کنونی انسان و رهایی او از افکار مربوط به کوشش، کار یا تنش است
https://daneshyari.com/isi/articles/relaxation
relaxation
(روانشناسی)
واژه مصوب: آرَمش
تعریف: 1. فروکش کردن تنش یا شور یا هیجان یا شدت در نتیجۀ آرامش ذهن یا آرامش بدن یا هر دو 2. بازگشت ماهیچه به شرایط استراحت پس از یک برهه گرفتگی
relaxation
آرمیدگی، تن آرامی (در روانشناسی)
https://abadis.ir/entofa/relaxation/
تنآرامی یا ریلکسیش: تکنیکی برای کسب آرامش برای رسیدن به تمرکز بهتر و رهایی از تنشهای ذهنی به کمک آرامسازی عضلات بدن میباشد. حاصل تنآرامی، تغییر وضعیت روحی کنونی انسان و رهایی او از افکار مربوط به کوشش، کار یا تنش است
https://daneshyari.com/isi/articles/relaxation
relaxation
(روانشناسی)
واژه مصوب: آرَمش
تعریف: 1. فروکش کردن تنش یا شور یا هیجان یا شدت در نتیجۀ آرامش ذهن یا آرامش بدن یا هر دو 2. بازگشت ماهیچه به شرایط استراحت پس از یک برهه گرفتگی
relaxation
آرمیدگی، تن آرامی (در روانشناسی)
https://abadis.ir/entofa/relaxation/
4 KudoZ points awarded for this answer.
+2
2 mins
+1
2 mins
آرَمش
[روانشناسی] 1. فروکش کردن تنش یا شور یا هیجان یا شدت در نتیجۀ آرامش ذهن یا آرامش بدن یا هر دو 2. بازگشت ماهیچه به شرایط استراحت پس از یک برهه گرفتگی
7 mins
تمدد اعصاب
It needs context.
1 hr
آرام سازی
1 day 1 hr
کاهش تنش/استراحت
واژه مصوب: آرَمش
Example sentence:
He plays the piano for relaxation.
Something went wrong...